حکمت اول (The First Wisdom)

حکمت اول چیه؟! تو اصلا کی هستی که بخوای حکمت رو تعریف بکنی؟! آره، با تو ام نویسنده وبلاگ حکمت اول!

حکمت اول چیه؟! تو اصلا کی هستی که بخوای حکمت رو تعریف بکنی؟! آره، با تو ام نویسنده وبلاگ حکمت اول!

حکمت اول (The First Wisdom)

اگه حوصلشو نداری بیخیالش شو ... وبلاگو نمیگم

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزادی» ثبت شده است

بیان در رهایی

آیا تا به حال به واقع فکر کرده ایم که آزادی بیان چیست؟ موارد استعمال آن در کجاست؟ خوب است یا بد است؟ مفید است یا مضر؟ در چه جاهایی خوب یا بد و در چه جاهایی مفید یا مضر است؟ در چه کشورهایی آزادی بیان وجود دارد و در چه کشور هایی آزادی بیان وجود ندارد؟ اصلا آیا کشوری وجود دارد که در آن آزادی کامل بیان وجود داشته باشد؟ و ...؟ ...؟ البته ممکن است درستی آزادی بیان بدیهی به نظر برسد ولی چیستی و حدود آن چطور؟ البته که اگر از حدود آزادی بیان صحبت کنیم ممکن است مفهوم آزادی بی معنی شود ولی از طرفی ممکن است که بدون حدود محقق نشود. در این مطلب به مسائلی از این دست می پردازیم.

چند نوشته ی سیاسی مفید

1.چگونه 88 تکرار نشود

اولین چیزی که ما باید در نظر بگیریم این است که اصلا و اساسا رای دادن یعنی چه؟ رای دادن یعنی خود را ملزم به انتخابی دموکراتیک کردن. این که ما رای می دهیم، فقط به معنای این که شخصی با حداکثر آرا انتخاب می شود نیست. در واقع ما با رای دادن نوع برخورد خود را مشخص می کنیم؛ برخوردی متمدنانه و با اعتماد به سیستم انتخاباتی کشور. حال این که، پس از اعلان نتایج رای، چه تقلب شده باشد و چه نشده باشد، ما، به طرز غیر مدنی و آشوبگرایانه دست به اعتراض بزنیم، در مرحله ی اول خود را زیر سوال می بریم.

 

قطار چهار

«سلسله مطالب قطار، نه به هدفِ به اشتراک گزاریِ مفهومی خاصی از سوی نویسنده و نه به هدف روشن کردن مطلبی انسانی است. این مطالب صرفا دیالکتیکی یک طرفه و خود محورانه است که در ابتدای آن واقعا خود نویسنده نخواهد دانست که پایانش چه خواهد بود. این مطالب تخلیه ی آنی ذهنی نویسنده است و یکی از دغدغه های فلسفی وی را تشریح خواهد کرد. البته همه ی این ها بدین معنی نیست که این مطالب سودمند و روشنگر نخواهند بود. همچنین توصیه می شود که مخاطبانی که می خواهند این مطالب را دنبال کنند باید مطالب را به ترتیب شماره ها بخوانند. بدین معنی که اگر کسی بخواهد مطلب قطار دو را بدون در نظر گرفتن مطلب قطار یک بخواند، ممکن است بعضی مطالب در نظرش گنگ و نامفهوم آید.»

قطار سه

«سلسله مطالب قطار، نه به هدفِ به اشتراک گزاریِ مفهومی خاصی از سوی نویسنده و نه به هدف روشن کردن مطلبی انسانی است. این مطالب صرفا دیالکتیکی یک طرفه و خود محورانه است که در ابتدای آن واقعا خود نویسنده نخواهد دانست که پایانش چه خواهد بود. این مطالب تخلیه ی آنی ذهنی نویسنده است و یکی از دغدغه های فلسفی وی را تشریح خواهد کرد. البته همه ی این ها بدین معنی نیست که این مطالب سودمند و روشنگر نخواهند بود. همچنین توصیه می شود که مخاطبانی که می خواهند این مطالب را دنبال کنند باید مطالب را به ترتیب شماره ها بخوانند. بدین معنی که اگر کسی بخواهد مطلب قطار دو را بدون در نظر گرفتن مطلب قطار یک بخواند، ممکن است بعضی مطالب در نظرش گنگ و نامفهوم آید.»

قطار دو

«سلسله مطالب قطار، نه به هدفِ به اشتراک گزاریِ مفهومی خاصی از سوی نویسنده و نه به هدف روشن کردن مطلبی انسانی است. این مطالب صرفا دیالکتیکی یک طرفه و خود محورانه است که در ابتدای آن واقعا خود نویسنده نخواهد دانست که پایانش چه خواهد بود. این مطالب تخلیه ی آنی ذهنی نویسنده است و یکی از دغدغه های فلسفی وی را تشریح خواهد کرد. البته همه ی این ها بدین معنی نیست که این مطالب سودمند و روشنگر نخواهند بود. همچنین توصیه می شود که مخاطبانی که می خواهند این مطالب را دنبال کنند باید مطالب را به ترتیب شماره ها بخوانند. بدین معنی که اگر کسی بخواهد مطلب قطار دو را بدون در نظر گرفتن مطلب قطار یک بخواند، ممکن است بعضی مطالب در نظرش گنگ و نامفهوم آید.»

قطار یک

«سلسله مطالب قطار، نه به هدفِ به اشتراک گزاریِ مفهومی خاصی از سوی نویسنده و نه به هدف روشن کردن مطلبی انسانی است. این مطالب صرفا دیالکتیکی یک طرفه و خود محورانه است که در ابتدای آن واقعا خود نویسنده نخواهد دانست که پایانش چه خواهد بود. این مطالب تخلیه ی آنی ذهنی نویسنده است و یکی از دغدغه های فلسفی وی را تشریح خواهد کرد. البته همه ی این ها بدین معنی نیست که این مطالب سودمند و روشنگر نخواهند بود. همچنین توصیه می شود که مخاطبانی که می خواهند این مطالب را دنبال کنند باید مطالب را به ترتیب شماره ها بخوانند. بدین معنی که اگر کسی بخواهد مطلب قطار دو را بدون در نظر گرفتن مطلب قطار یک بخواند، ممکن است بعضی مطالب در نظرش گنگ و نامفهوم آید.»

اخلاقیات و آزادی

چارلز بوکوفسکی جمله ای دارد که متوجه این موضوع است که انسانِ بدونِ اخلاقیات آزادی ندارد. حال این که منظور از این آزادی و اخلاقیات چیست خود قابل بحث و بررسی است.


اخلاقیات به طور کلی به معنای اصولی رفتاری است که هر شخص برای خود می پذیرد. به عبارتی دیگر آن اصول ثابت که به تصمیم گیری های من در طول زندگی جهت می دهد اخلاقیات من یا مورال من نام می گیرد. در واقع اخلاقیات من درست و غلط بودن های زندگی من را تعیین می کند. غیر از این نوع اخلاقیات که اخلاقیاتی فردی است،

[آزادی]

آزادی آرمان همیشه نارس انسان است. سرآغاز چگونه شدن، چگونه بودن و شدن و بودن مهری بر پایانش. همه ی ما به انتخاب و در آزادی می گزینیم که چه باشیم، چگونه باشیم، چطور باشیم، چگونه بشویم، چطور بشویم و برای چگونه شدن خود را مقید به قوانینی می بینیم. چرا که می خواهیم آنگونه شویم. و برای آنگونه شدن، برای چگونه شدن موافق جریان رودهای قوانین چگونه شدن خودمان حرکت می کنیم. در اینجاست که آرمان خود را می بازیم، آرمان چگونه شدن را نه، آرمان آزادی را می بازیم. که دیگر برای چگونه شدن بایست اعمال چگونه ساختن انجام داد، بایست. در این وقت دیگر اختیار و آزادی وجود ندارد، می بایست وجود دارد. در چگونه شدن آزادی وجود دارد ولی شدن آزادی را بی رنگ می کند. و در زندگی می بایست شد. برای زندگی کردن باید از دری رفت یا باید دری ساخت و سپس رفت. ولی می بایست رفت. نمی توان به بهای زندگی در آزادی پشت درب های زندگی، زندگی کرد.