حکمت اول (The First Wisdom)

حکمت اول چیه؟! تو اصلا کی هستی که بخوای حکمت رو تعریف بکنی؟! آره، با تو ام نویسنده وبلاگ حکمت اول!

حکمت اول چیه؟! تو اصلا کی هستی که بخوای حکمت رو تعریف بکنی؟! آره، با تو ام نویسنده وبلاگ حکمت اول!

حکمت اول (The First Wisdom)

اگه حوصلشو نداری بیخیالش شو ... وبلاگو نمیگم

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

۱۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

نقد

گاهی که ما (عموما) یک نقد هنری یا ادبی را می خوانیم از این که چطور منتقد توانسته است که چنین معنا یا فهم پنهانی را که اصولا پشت ساختارها و مواد هنری است، به دست بیاورد متحیر می شویم. بیشتر متعجب می شویم اگر که معایب محتوایی را نیز منتقد در نقد خود داشته باشد. سوال اساسی این است که چطور یک منتقد به چنین سطحی می رسد؟ زیرا که ما غالبا در مواجهه با چنین مواردی خود را نقد می کنیم که «چرا ما اینطور نیستیم؟». بطوری ادبی، چگونه می توان به مقام «اهل نظر» رسید؟ یا به عبارتی دقیق تر چگونه می توان اثری ادبی یا هنری را نقد کرد؟

تحلیل و نقد سه دیدگاه

داستانی قرآنی در مورد کوه سینا وجود دارد که در موردش چندین شاعر اظهار دیدگاه کرده اند. تحلیل، مقایسه و نقد این چند دیدگاه خالی از لطف نمی باشد و بلکه به نظر نویسنده بسیار آموزنده است. ابتدا داستان را به طور خلاصه وار و به زبانی ساده مطرح می کنیم.

 

آمده است که چون موسی به وعده گاه آمد گفت:«خداوندا، خود را به من بنمای تا تماشایت کنم». و خداوند فرمود:«هرگز مرا نخواهی دید؛ ولی به کوه (=کوه سینا) نگاه کن. اگر برجای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید». و خداوند کوه را متلاشی ساخت و موسی مدهوش بر زمین افتاد.

 

بهترین معرفت

در گردابِ صورت های فلکی

دریاچه ها و چشمه ها

به کمکم آمدند

و زلالیِ آب

موضوعیت آغازیان را

برایم موجود کرد؛

...

و چها کرد به من!

کار او در من و با من

به سراغم آمد

منطق

برای خیلی ها منطق اصطلاحی گنگ و حاوی پیچیدگی های بسیار است. یعنی تا با بعضی می خواهی در مورد منطق صحبت کنی آنچنان از ادامه ی صحبت سر باز می زنند که گویی می خواهند به سخت فهم ترین موجود این جهان فکر کنند. غافل از این که توضیح آن که منطق چیست بسیار ساده خواهد بود اگر به واقع درک کرده باشیم که منطق چیست. در باب این که منطق چیست و قالب های منطقی چه هستند و چگونه می توان از منطق استفاده کرد و ... کتاب ها، مقالات، سایت ها و منابع زیادی هستند که بتوان از آن استفاده کرد ولی این مطلب به شکلی کلی به این موضوع می پردازد.

بیداری صبحگاهی

نسیم خنک صبحگاهی

لطافتش را با ما تقسیم می کند

و خورشید به راستی طلوع نمی کند

خورشید

بی تفاوت به ما

روشنایی را می تاباند

 

و صبح صبح صبح

به راستی صبح

غیر از این است

که رویمان را

به سوی خورشید

می گردانیم؟!

زلزله

آرام

آرام

آرام

 

آهسته و آرام

همه ی نیش ها

بر جای خود می نشینند

 

طعنه های تاریک

عقده های گسل

همه در خدمت لرزه های آتشین

دارالمجانین شیرین

در سرای دل ها و قلب ها و دهلیزها

عروق به هر جهتی می جهند

 

در دنیای عشاق و عشق بازان

امنیت عاشق به هر خبری می دود

پرواز

من شعر پرواز را از آسمان می شنوم

و بی زمینی پرواز را از پرنده

 

شیطان مسئولیت ناپذیر

حدود پنج سال پیش بود که سریالی به نام ظهور به دستم رسید. همراه با آن سخنرانی چند قسمتی یک ایرانی نیز بود. سریال را به طور کامل سه بار دیدم و سخنرانی ها را بیش از چند بار گوش کردم. چند ماه اول بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بودم. تا زمانی که با تفکر اصیل آشنا شدم. و وقتی یاد گرفتم که چگونه به آنالیز بپردازم شروع به تفکر به پدیده ی فراماسونری کردم.

مقبولیت غیر ممکن

می توان کاخ بساخت

می توان کوه شکافت

می توان از عمل خویش گریخت؟

می توان در قدم سایه ی گل نور بدید؟

 

من از ناکجا می آیم

ناکجایی که رفتن به از آن ممکن نیست

ناکجا سخت بجاست

رهسپار

صدای منظم تق و توق سنگ ریزه ها

زیر فشار قدم ها و گام ها

...

آری رهسپارم

...

رهسپارم به شکست برگ خشکیده

رهسپارم به هوای استنشاق

رهسپارم به آن جا که مرا صدا زند

من عاشق تو ام

من عاشق تو ام

تویی که به من نشانی خانه ی خرابات دل را دادی


من عاشق تو ام

تویی که رازهای درونت را فقط در درونت جای می دهی

دماغه ی چشم

چشم های زیبا

در پادگان اعمال نیک

نه زیبا دیده می شوند

و نه زیبا می بینند

آن ها زیبا می بندند

و زیبنده بنام می شوند

و این گونه چشم های زیبا، چشم های زیبایند