آرام
آرام
آرام
آهسته و آرام
همه ی نیش ها
بر جای خود می نشینند
طعنه های تاریک
عقده های گسل
همه در خدمت لرزه های آتشین
آرام
آرام
آرام
آهسته و آرام
تشنگی شدید
برای جرعه ای فاصله
گوارش را همراه می کند
شراره های اژدهای زرد
در گلوگاه تنافر
همه در تلاش
برای لرزه ای شدیدتر
برای ریشتری بیشتر
آرام
آرام
آرام
آهسته و آرام
تعویضی بهتر از
ضد عشق
برای عشق
در این زمین پاک خدا
نکاشتیم
انتظاری بیشتر
آتشی بیشتر
برای گسل های قلب
نمی ماند چیزی مگر
زلزله
نمی توان پر شد
از خشونت شکم اژدها
و خالی نشد از
فواره های عقده ای فراسیر
پر از تاریکی
شب آتشین
فقدان نور را
با خود همراه می کند
و چگونه زندگی
بدون قارچ های زرد
با نشانه های لرز
شاهد سلامت است؟
شاید
اندرونی خانه
خانه تکانی باید