تحویل گیرنده
این اتفاق زیاد میفته که وقتی حرفی میزنی یا مطلبی مینویسی یا یه پستی میذاری بعضیا تلاش می کنن که از چیزی که گذاشتی به حالت روحیت پی ببرن. حتی این اتفاق تو بدترین حالتش تو شعر و در کل هنر میفته. یعنی «این بعضیا» شعر رو میخونن تا به حالت روحی شاعر برسن. ولی اصلا این حرکت حرکت درستی نیست. مخصوصا زمانی که تو، به عنوان نویسنده، سعی کردی که مطلبت فراشخصی، فرازمانی و فراجغرافیایی باشه. واقعا چرا ما فراموش کردیم که فقط گوش کنیم ببینیم حرف چیه؟ چرا ما به اصل اون چیزی که باید توجه کنیم توجه نمی کنیم؟!
النور روزولت، همسر فرانکلین روزولت و همچنین اولین رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، جمله ی معروفی داره که میگه:« ذهن های بزرگ در مورد ایده ها بحث میکنن، ذهن های متوسط در مورد اتفاق ها بحث میکنن و ذهن های کوچک در مورد آدم ها بحث میکنن. حالا دقت کنیم که وقتی کسی چیزی میگه و ما به همه چیز دقت میکنیم جز اون چیزی که گفته یعنی ما ذهن های حداقل بزرگی نداریم. ولی چی باعث شده که خیلی ها اینطوری بشن؟
علت اصلی این عادت ذهنی، درد و دل های زیاد و نداشتن ایده های ذهنی تو مکالماتمونه. اگه دقت کنین میبینین که اکثر مکالمات ما یا درد و دلن و یا شوخی و خنده و چیزای جزئی. کم پیش میاد که تو حرفامون ایده های اصیل داشته باشیم و یا ازشون حرف بزنیم. اگه دقت کرده باشین تو حالت درد و دل، خیلی مهم نیست که چه چیزهایی گفته میشه. فقط کافیه از جنس لغات و لحن بحث به حالت روحی طرف پی ببریم. از یه طرف دیگه درد و دل و گفتار و شکایات احساسیِ ماها، خصوصیت شخصی بودن و وابسته به زمان و مکان بودن رو داره. وقتی این تیپ مکالمات تو زندگی هامون وسعت پیدا میکنن (حتی بعضی اوقات اونقدر این مکالمات وسعت دارن که غیر از اینا دیگه مکالمه ی دیگه ای نیست) ذهن به شدت عادت میکنه که تو اکثر شرایط همون برخورد رو داشته باشه. واسه همینه که اکثر موقع ها میخوایم سعی کنیم که از گفته های اشخاص حالت روحیِ شخص رو رصد کنیم. خیلی موقع ها هم پیش خودمون فکر میکنیم که این از زرنگی و هوشمندیمونه. ولی اصلا به این توجه نمی کنم که خیلی از اوقات نویسنده فقط از ما میخواد که به حرف یا ایده یا عقیدش توجه کنیم.
جالبیش این جاست که کسی که داره این مطلبو میخونه به این فکر کنه که الان این نویسنده چقدر از این برخورد ها داشته و چقدر از این مدل برخورد بدش میاد. جالبه چون دقیقا این همون چیزیه که نگارنده تو همین متن از مخاطبش میخواد که بیشترین تمرکز روی اصل مطلب قرار بگیره. بهتره بیشتر موقع ها سعی کنیم که مثل یه تحویل گیرنده ای باشیم که وقتی پست چی محموله ای رو میاره باید فقط محموله رو از پست چی بگیریم. و اینو به خودمون بقبولونیم که اصل ماجرا فهمیدن حالات روحی پست چی نیست.