حکمت اول (The First Wisdom)

حکمت اول چیه؟! تو اصلا کی هستی که بخوای حکمت رو تعریف بکنی؟! آره، با تو ام نویسنده وبلاگ حکمت اول!

حکمت اول چیه؟! تو اصلا کی هستی که بخوای حکمت رو تعریف بکنی؟! آره، با تو ام نویسنده وبلاگ حکمت اول!

حکمت اول (The First Wisdom)

اگه حوصلشو نداری بیخیالش شو ... وبلاگو نمیگم

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
پربیننده ترین مطالب
پیوندهای روزانه

درد ضربت

یکی از مسائلی که در مورد عزادارای ها وجود دارد این است که دقیقا چرا خیل مردم در ایران در این روز ها در این مراسم شرکت می کنند؟ این متن با نادیده گرفتن عواملی چون ریا، غذای نذری گرفتن، تخلیه عاطفی و ... که بر سر زبان های عامه است در این مورد بحث می کند. لذا مطلب از این قرار می شود که فرض می کنیم که این خیل مردم حب پیامبر اکرم و اهل بیتش و ائمه را در دل دارند و به عزاداری می پردازند. حال این سوال به نحوی دیگر می تواند بیان شود به طوری که: اساسا چرا مردم (منظور همان خیل مردم مسلمان است) این گروه را این قدر دوست دارند؟ علت این دوست داشتن یا حب چیست؟


 

بعضی از مردم دوست داشتن را امری بی دلیل می پندارند. یعنی مثلا من محبوبم را دوست دارم و می پندارم که نباید برای دوست داشتنم دلیل داشته باشم. ایراد این عقیده در این است اگر من به این عقیده استوار باشم باید هر شخصی را دوست بدارم حتی کسانی را هم که نمی شناسم. مثلا در همین ثانیه که شما این مطالب را می خوانید من باید رهگذری که ممکن است در حال گذر از چهار راه ولی عصر تهران باشد را دوست داشته باشم. با ارائه ی این استدلال، طرفداران این نوع علاقه مندی، شرط معرفت (به معنای شناخت) یا شناخت را شرط لازم برای این نوع دوستی می دانند. یعنی من لزوما آن رهگذر مذکور در بالا را دوست نخواهم داشت چرا که من احتمالا او را نمی شناسم. حال سوال دیگر این طور مطرح می شود که آیا من هر کسی را که می شناسم بایست دوست داشته باشم؟ جواب این سوال بسیار بدیهی است. لذا اگر این نوع دوست داشتن را دنبال کرده و شروط و قیود دیگر را در آن دخیل کنیم و همین طور به سوالات این چنینی نیز در این مورد بیفزاییم نتیجه چیزی نخواهد بود جز این که ما کسی یا چیزی را بی دلیل دوست نداریم. پس هر دوست داشتنی دلیل دارد ولی مهم نوع آن دوست داشتن است و به عبارتی نوع آن دلیل مهم است.

 

دلایل دوست داشتن های اغلب مردم در بسیاری از موارد بر اساس مشخصات ظاهری است. مثلا دوست داشتن اکثر پسر ها و دختر های جوان امروز دنیا بر اساس ظاهر افراد است. ولی در مورد دوست داشتن کسانی که در زمان معاصر ما زندگی نکرده اند این نوع دلیل خیلی بی اعتبار خواهد بود. مثلا اگر کسی ادعا کند که دانشمند مشهور، نیوتون را دوست دارد (ولو این که عکس یا تصویر یا نقاشی ای از او موجود باشد) به احتمال بسیار زیاد به خاطر مشخصات ظاهری نیوتون نخواهد بود. لذا دوست داشتن اشخاصی چون رسول اکرم، اهل بیتش و ائمه بر اساس ظواهر این افراد نخواهد بود.

 

جواب این سوال با بررسی بهتر و تحلیلی تر از دوست داشتن مردم نسبت به این اشخاص روشن تر خواهد شد. مثلا با بررسی کوچکی می توان متوجه شد که مردم از بین امامان شیعیان، امام حسین، امام علی، پیامبر اکرم و فاطمه بن محمد را به ترتیب بیش تر از باقی امامان و اشخاص دیگر دوست دارند. شاید اگر از افراد، شخصا سوال شود در جواب بگویند که همه ی امامان را ما به یک اندازه دوست داریم ولی نوع و اندازه ی حضور مردم در مراسم مربوط به این اشخاص خود نشانگر اندازه ی محبوبیت این اشخاص است. مثلا خیلی از مردم حتی هیچ حسی نسبت به پیامبرانی چون یوسف، سلیمان، ابراهیم و مسیح علی رغم دانستن داستان هایی از ایشان و نحوه ی زندگی و برخورد ایشان با مسائل زندگی، ندارند. با کمی دقت می توان دریافت که نحوه ی کشته شدن این اشخاص یکی از معیار های اصلی مردم برای دوست داشتن ایشان است (بیش تر دوست داشتن ها دلایلی روانی دارند لذا جواب آگاهانه ی افراد نسبت به این که چه کسانی را دوست دارند نمی تواند نشانه ی خوبی برای صحت حرفشان باشد).

 

حال فهمیدن این که این معیار دوست داشتن، یعنی نحوه ی کشته شدن اشخاص دینی (بدین صورت که هرچه با مصیبت بیشتری همراه باشد مردم نسبت به آن شخص علاقه مند تر می شوند)، معیار درستی برای دوست داشتن این گروه از اشخاص نیست چندان سخت نیست. چنان که خود امام علی در نهج البلاغه، علل بوجود آمدن مسلمان های ظاهری چون خوارج را که از علل مرگ ایشان است اهم شمردن کمیت نسبت به کیفیت در مسلمان شدن می داند. یعنی مسلمانی که از فهم مسائل عقلی و فکری اسلامی دور است ولی اظهار مسلمانی کرده و خود را مسلمان می داند خود می تواند عاملی باشد برای کشتن علی ها در اسلام. لذا علاقه ی اکثریت مردم بر اساس مسائل احساسی تا عقلی نسبت به این افراد هیچ درد ضربتی را تسکین نمی دهد. 


  

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی